در این مقاله در خصوص مطالب مربوط به زیرشاخه های دیجیتال مارکتینگ توضیحات جامع و مفیدی را ارائه می دهیم. با ما باشید.
شما میتوانید جهت مشاوره در زمینه دیجیتال مارکتینگ کسب و کار خود با ما در تماس باشید.
با پیشرفت سرسام آور دنیای دیجیتال و گسترده تر شدن روز به روز آن در جهان و استفاده ی اکثر مردم از این فضا، کسب و کارها به این فکر افتادند که تبلیغات خود را در این زمینه افزایش دهند یا در آن به بازاریابی بپردازند. در همین راستا، اصطلاح دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی آنلاین پدید آمد.
اما تنوع فضای آنلاین و دیجیتال در جهان امروز به آن شاخ و برگ داد و تنوع آن را بیشتر و بیشتر کرد. به طوری که اهمیت تمام زیرشاخه های دیجیتال مارکتینگ باعث شده است که ما به نوشتن این مقاله ترغیب شویم.
در ادامه ی مطلب زیرشاخه های دیجیتال مارکتینگ، شما را با چند مورد از آن ها آشنا خواهیم کرد.
مطالعه مقاله ساختار تیم دیجیتال مارکتینگ به شما توصیه می شود.
بازاریابی اینترنتی محصولات را نیز می توانید از آیلین وب به صورت رایگان یاد بگیرید.
همچنین مهارت های لازم برای دیجیتال مارکتینگ نیز به صورت رایگان در آیلین وب در دسترس است.
فهرست مطالب
- سئو
- بازاریابی محتوا
- بازاریابی درونگرا
- تبلیغات کلیکی
- اینفلوئنسرها
- ایمیل مارکتینگ
- بازاریابی شبکه های اجتماعی
- کلام آخر
سئو
سئو به چه معناست؟
کلمه SEO مخفف Search Engine Optimization است که می تواند به عنوان بهینه سازی موتور جست و جو ترجمه شود. البته خود SEO در فارسی بسیار رایج شده است و حتی گاهی اوقات از ترکیبات اضافی و توصیفی و اصطلاحات فعلی با آن استفاده می شود.
هدف از روش های جست و جوگرها این است که هنگام جست و جوی کاربران در گوگل و سایر موتورهای جست و جو، رتبه بهتری از مقالات و محتوای یک سایت به کاربران ارائه دهند.
اگر چه تأکید بر اهمیت SEO ضروری به نظر نمی رسد، اما بد نیست که مروری بر برخی از آمار منتشر شده در مورد موتورهای جست و جو داشته باشید.
طبیعی است که با توجه به روش انجام تحقیق، آمار ارائه شده توسط منابع مختلف می تواند متفاوت باشد.
بهتر است تا به جای تمرکز روی مقدار دقیق اعداد، روی مقیاس و اهمیت نسبی آن ها تمرکز کنید:
- مردم در سراسر جهان روزانه 6 تا 7 میلیارد بار از موتورهای جست و جو استفاده می کنند (منبع).
- هفتاد تا هشتاد درصد جست و جوگران به پیوندهایی که توسط موتورهای جست و جو از جمله گوگل تبلیغ می شوند، نگاه نمی کنند.
- شخصی که با کلیک کردن روی پیوند موجود در موتور جست و جو وارد فضای آنلاین شما می شود، احتمال تبدیل شدن آن به مشتری کمتر از شخصی است که برای بازاریابی به آن مراجعه می کند.
- جست و جوی موبایل در سال های اخیر در حال افزایش است و از سال 2015 میلادی، جست و جوی موبایل از جست و جوی دسکتاپ پیشی گرفته است. همچنین در حال حاضر، سهم دسکتاپ از ابزار ارتباطات اینترنتی در سراسر جهان کمتر از 50٪ است.
پیشنهاد می کنیم از پست دیجیتال مارکتینگ لباس دیدن کنید.
نقش سئو در بهبود کیفیت محتوا
در گذشته، نقاط ضعف در الگوریتم های موتور جست و جو منجر به تفسیر مشترک بین سازندگان محتوا شده است. براساس آن ها شما دو روش برای نوشتن در وب دارید.
شما؛ هم می توانید برای کاربران و بازدید کنندگان سایت خود بنویسید، وهم می توانید برای موتو های جست و جو بنویسید.
نوشتن برای موتورهای جست و جو به معنای تنظیم متن بی معنی، تزریق کلمات کلیدی در متن، ارائه پیوندهای بی فایده، مجبور کردن کاربران به کلیک و غیره است.
نوشتن برای کاربران گر چه رضایت بازدید کنندگان را به همراه دارد، اما لزوما منجر به رتبه بندی بهتر موتورهای جست و جو نمی شود.
خوشبختانه در سال های اخیر با بهبود الگوریتم های موتور جست و جو و توسعه هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل متن، چنین مواردی کمتر و کمتر شده است.
کمی تحقیق شما را متقاعد می کند که رعایت اصول SEO و استانداردهای تعیین شده توسط موتورهای جست و جو می تواند ضمن بهبود سئوی سایت، رضایت خوانندگان و کاربران شما را افزایش دهد.
همچنین تلاش برای افزایش رضایت کاربر معمولاً به بهبود رتبه موتور جست و جوگر شما کمک می کند.
به همین دلیل برخلاف سال های گذشته، زمانی که موتورهای جست و جو به دلیل افت کیفیت تولید محتوا در وب مقصر شناخته می شدند، امروزه چنین توصیفی کمتر شنیده و مورد استفاده قرار می گیرد.
بازاریابی محتوا
بازاریابی محتوا یکی از مهمترین زیر مجموعه های بازاریابی دیجیتال است.
البته باید تأکید کنیم که با وجود جدید بودن اصطلاح بازاریابی محتوا، استفاده از محتوا برای بازاریابی چیز جدیدی نیست و نمونه های آن را حتی در زمان اختراع چاپخانه گوتنبرگ و قبل از آن نیز می توان یافت.
اما با توسعه فناوری دیجیتال و افزایش دسترسی به دستاوردهای فناوری اطلاعات، بازاریابی محتوا به عنوان ابزاری قدرتمند و زمینه ای تخصصی ظهور کرد و توانست جایگاه ویژه ای را در میان فعالان دیجیتال به خود اختصاص دهد.
ساده ترین تعریف بازاریابی محتوا چیست؟
قبل از هر چیز، تأکید کنیم که اصطلاح بازاریابی در اصطلاح بازاریابی محتوا کمی محدودتر از آن چیزی است که ما می دانیم و به عنوان بازاریابی در فضای مدیریت استفاده می کنیم.
بازاریابی در اینجا به مفهوم فروش نزدیکتر است.
دلیل این مشکل را باید در اولین افرادی جست و جو کرد که از این اصطلاح و اصطلاحات نظیر آن استفاده کردند.
ست گودین و جو پولیزی که از اولین کاربران اصطلاحات بازاریابی درونگرا و بازاریابی محتوا هستند، هر دو؛ اصطلاحات بازاریابی و فروش را وارد فرهنگ لغت کردند.
اگر چه درباره تعریف بازاریابی محتوا اتفاق نظر زیادی وجود ندارد، اما در اینجا ما تعریفی را به عنوان نقطه شروع در نظر می گیریم. به طور طبیعی، هنگامی که شما یک متخصص بازاریابی محتوا می شوید و یک استراتژیست استفاده از محتوا هستید، ممکن است مناسب باشد که تعریف و دیدگاه خود را ارائه دهید.
دلیل رونق بحث بازاریابی محتوا
از یک طرف، ما اصرار داریم که بازاریابی محتوا قدمت چند صد ساله دارد. از طرف دیگر، ما تأکید می کنیم که دهه گذشته دوره رونق بی سابقه بازاریابی محتوا بوده است. بنابراین منطقی است که بپرسیم، چه دلیلی دارد که پس از چند قرن، ناگهان در چند سال شاهد این رشد سریع هستیم؟
یافتن لیست طولانی دلایل محبوبیت بسیار زیاد بازاریابی محتوا آسان است. ما در اینجا فقط چند دلیل آن را ذکر می کنیم.
هزینه انتشار مطالب را کاهش می دهد
امروزه هر شخص یا مشاغلی به راحتی می تواند ناشر شود و شاید مهمترین هزینه ای که برای این کار لازم است، فقط زمان است.
راه اندازی حساب کاربری در شبکه های اجتماعی رایگان است.
راه اندازی یک وب سایت اگر چه هزینه بر نیست، اما بسیار ارزان تر از اجاره رسانه های سنتی (مانند رادیو، تلویزیون، مجلات و بیلبوردها) است.
می توان گفت که اگر ده سال پیش در حال تولید یک فیلم تبلیغاتی یک دقیقه ای در مورد تجارت خود بودید و می خواستید صدها هزار نفر آن را تماشا کنند، امروز می توانید همان کلیپ را برای همان صد هزار نفر با هزینه پایین تر نشان دهید.
دسترسی به اینترنت و استفاده از رایانه و تلفن های همراه، افزایش یافته است
دسترسی و استفاده از محتوا مستلزم دسترسی به اینترنت، رایانه، تلفن های همراه و سایر ابزارهای ارتباط دیجیتال است.
در دهه های اخیر، افراد کمی به فضای دیجیتال دسترسی داشته اند. در نتیجه، ابزارهای بازاریابی دیجیتال با محدودیت ساختاری جدی روبرو شدند.
اگر شما برای محصول یا تجارت خود تیزر تلویزیونی ایجاد نکرده اید و تبلیغات خود را در روزنامه های معروف منتشر نکرده اید، محتوای وب به معنای رضایت از بخش بسیار کمی از بازار هدف است.
امروز وضعیت برعکس شده است و در بسیاری از محصولات و صنایع، چنان چه از بازاریابی های دیگر به استثنای وب، تلفن همراه و شبکه های اجتماعی استفاده نکنید، فقط قسمت کوچکی از بازار هدف را از دست می دهید.
سهم مشتری را در روند تصمیم گیری و خرید افزایش می دهد
این یکی از متداول ترین مباحث در مدیریت، بازاریابی است.
مشتری امروز به دلیل رقابت پذیری بسیاری از صنایع، می خواهد در مقایسه با مشتریان قدیمی سنتی، کنترل بیشتری بر روند خرید محصول داشته باشد.
این اطلاعات بیشتر محدود به مشخصات و ویژگی های محصول نیست، بلکه حتی به روند تولید نیز بر می گردد.
این روزها برای بسیاری از خانم ها مهم است که محصولات آرایشی آن ها در مراحل تولید روی حیوانات آزمایش نشود.
برای مشتریان لباس مهم است که کالاهایی که آن ها می خرند، توسط کودکان خردسال ساخته نشود. حتی در انتخاب بین محصولاتی با رقابت تنگاتنگ، مسئولیت اجتماعی و نحوه برنامه ریزی مشاغل در جامعه لحاظ می شود.
میزان و تنوع اطلاعاتی که مشتری در تصمیم گیری در نظر می گیرد (یا حداقل به آن علاقه مند است) بسیار بیشتر از گذشته است و بازاریابی محتوا می تواند ابزاری مناسب برای تأمین این نیازها باشد.
افزایش هزینه رسانه های سنتی
در دهه های اخیر بسیاری از رسانه های سنتی نسبت به قبل گران شده اند.
در عین حال، اثربخشی آن ها به دلیل گسترش رسانه های جدید کاهش یافته است، یا حداقل با اطمینان می توان گفت که آن ها سهم بازار کمتری دارند.
از طرف دیگر، هزینه اجاره رسانه های سنتی کاهش نیافته و مانند بسیاری از خدمات دیگر رشد کرده است.
بنابراین، در حالی که رسانه های سنتی به تدریج سهم کمتری از مخاطب را دریافت می کنند، آن ها قادر به پذیرش نفوذ رو به کاهش خود نبوده اند (یا نتوانسته اند) و اتفاقا هزینه های خود را متناسب با شرایط عمومی اقتصادی جامعه افزایش داده اند. طبیعی است که در این شرایط، بازاریابی محتوا به عنوان ابزاری ارزان ، موثر، قابل ردیابی و با مخاطبان زیاد، جذابیت مضاعف پیدا کرده است.
بازاریابی درونگرا
از بازاریابی درونگرا هم می توان به عنوان یکی دیگر از زیرشاخه های دیجیتال مارکتینگ یاد کرد.
بازاریابی درونگرا نوعی بازاریابی است که در آن مخاطب با کسب و کار یا مارک تجاری مکالمه را آغاز می کند.
اگر مجموعه فعالیت های شما به گونه ای است که اولین باری که مشتری احساس می کند که به سراغ شما آمده است و شما به سراغ او نرفته اید، بازاریابی شما درونگرا می باشد.
استفاده از اصطلاح بازاریابی درونگرا برای اولین بار
بسیاری از ما اولین بار مفهوم بازاریابی درونگرا را از زبان ست گودین شنیده ایم.
البته او در مورد اصطلاح بازاریابی مجوز صحبت می کرد. اما در هر صورت؛ مفهومی که وی به آن اشاره داشت، همان چیزی بود که قبل از او اصطلاح بازاریابی درونگرا بود و هنوز هم با همان اصطلاح به آن اشاره می شود.
ست گودین از بازاریابی برون گرایی به عنوان بازاریابی وقفه ای یاد می کند و تأکید می کند که مشاغل نباید با توقف ناخواسته مخاطبان هنگام پیگیری شغل دیگری پیام خود را به گوش دیگران برسانند.
اما مهم است که بدانید اصطلاح بازاریابی ورودی برای اولین بار در سال 2005 توسط برایان هالیگان (بنیانگذار و مدیرعامل HubSpot) ابداع شد.
وی معتقد بود که بازاریابی درونگرا می تواند برای دو گروه از مشاغل مناسب باشد:
- مشاغل کوچک با درآمد کل
- شرکت های دانش بنیان
تبلیغات کلیکی
فرض کنید که شما یک سایت کم بازدید دارید و چند سایت پر بازدید دارید که فکر می کنید می توانند سایت شما را تبلیغ کنند. به عنوان یک قاعده، شما باید در مورد چارچوب مشارکتی که طبق آن سایت با بازدید بالا برای سایت شما تبلیغ می کند، توافق کنید.
در چنین توافقی معمولاً شما را آگهی دهنده و سایت پر بازدید را ناشر می نامند.
تبلیغ شما می تواند یک بنر تبلیغاتی، یک تبلیغ منطبق یا هر نوع تبلیغ دیگر باشد. در حال حاضر، مشکل ما مشکل تبلیغات نیست و می خواهیم در مورد الگوهای پرداخت تبلیغات صحبت کنیم.
حداقل سه روش کلی برای پرداخت هزینه ناشر وجود دارد:
اجاره ماهانه:
در این روش، شما مبلغ مشخصی را برای یک یا چند ماه پرداخت می کنید و در این مدت تبلیغ شما در قسمت خاصی از سایت نمایش داده می شود. (به عنوان مثال در بالای صفحه اول یا نوار کناری صفحات داخلی یا زیر یک مقاله خاص از سایت).در این صورت، برای ناشر تبلیغ اصلاً مهم نیست که کسی روی تبلیغ شما کلیک کرده باشد یا نه. ناشر، هزینه ماهانه خود را دریافت می کند.
پرداخت به ازای هر آگهی:
در این روش که به آن CPM (هزینه در ازای هر اثر) نیز گفته می شود، برای هر هزار تبلیغ، مبلغ مشخصی به ناشر پرداخت می کنید. در اینجا نیز کلیک کردن مهم نیست. این بدان معناست که اگر تبلیغ شما یک میلیون بار نمایش داده شود و هیچ کس روی آن کلیک نکند، باز هم باید معادل یک میلیون تبلیغ بپردازید.
پرداخت به ازای هر کلیک:
روش سوم همان چیزی است که ما آن را تحت عنوان تبلیغات پرداخت به ازای هر کلیک (PPC) می شناسیم و موضوع مبحث فعلی ما است. در این حالت، تبلیغ دهنده دقیقاً به اندازه کلیک روی تبلیغات، هزینه را از شما کسر می کند.
اینفلوئنسرها
فعل Influence به معنای تأثیر گذاری است و طبیعتاً ساده ترین معادل کلمه Influencer تأثیرگذار است.
هر کسی که بتواند بر تصمیم و رفتار شخص دیگری تأثیر بگذارد، تأثیرگذار محسوب می شود.
البته وقتی از اصطلاح تأثیرگذار در مقیاس تجاری و در فضای کسب و کار استفاده می کنیم، منظور ما کسانی است که می توانند در تصمیمات و رفتار افراد بیشتری تأثیر بگذارند.
بازاریابی از طریق اینفلوئنسرها نیز یکی از زیرشاخه های دیجیتال مارکتینگ است.
بازاریابی اینفلوئنسر یعنی چه؟
بازاریابی از طریق افراد تاثیر گذار چنان چه گفته شد، از زیرشاخه های دیجیتال مارکتینگ به شمار می رود. به این ترتیب، مشاغل سعی می کنند تا افرادی را پیدا کنند که بر تصمیمات و رفتار مشتریان خود تأثیر می گذارند.
سپس آن ها اطلاعات مربوط به محصول خود یا هر پیام دیگری را که می تواند منجر به رفتارهای مطلوبی شود (مانند خرید یک محصول یا ترویج یک رفتار فرهنگی) برای مخاطبان واقعی خود ارسال می کنند.
بازاریابی توسط افراد تأثیرگذار در مجموعه روش های برون گرایی بازاریابی گنجانده شده است. زیرا این تجارت است که مکالمه را با مخاطبان و مشتری احتمالی آغاز می کند.
ایمیل مارکتینگ
ایمیل مارکتینگ یکی از ابزارهای بازاریابی دیجیتال است که اهمیت ویژه ای در بازاریابی محتوا دارد.
متخصصان بازاریابی دیجیتال، هر زمان که بخواهند تا استراتژی محتوا را برای یک کسب و کار تدوین کنند، باید به این سری سوالات پاسخ دهند که می خواهند چه موقعیتی را برای بازاریابی از طریق ایمیل در نظر بگیرند.
تفاوت تبلیغات از طریق ایمیل و بازاریابی از طریق ایمیل
بسیاری از ما از بازاریابی ایمیلی و تبلیغات ایمیل به عنوان مترادف استفاده می کنیم.
اما بازاریابی از طریق ایمیل بسیار گسترده تر از تبلیغات الکترونیکی است.
در تبلیغات از طریق ایمیل، شما یک پیام تبلیغاتی خاص دارید و می خواهید آن را از طریق ایمیل برای بسیاری از افراد ارسال کنید. در چنین شرایطی حتی ممکن است که اصول اخلاقی را نقض کرده و با خرید یک بانک ایمیل این کار را انجام دهید.
اما وقتی صحبت از بازاریابی از طریق ایمیل می شود، منظور ما ارتباط طولانی مدت و دو طرفه با مشتریان بالقوه و واقعی است. این رابطه با اجازه مشتری آغاز می شود و با رضایت وی ادامه می یابد. علاوه بر این، پیام هایی که رد و بدل می شوند نیز فراتر از پیام های تبلیغاتی هستند.
بازاریابی شبکه های اجتماعی (SMM)
آخرین موردی که به عنوان یکی از زیرشاخه های دیجیتال مارکتینگ به آن خواهیم پرداخت، بحث شبکه های اجتماعی است.
قبل از شروع تکنیک ها و اصول بازاریابی در شبکه های اجتماعی، باید آن را تعریف کنیم. به بیان ساده تر، بازاریابی شبکه های اجتماعی (SMM) استفاده از شبکه های اجتماعی مختلف و تولید محتوا در آن ها برای دستیابی به اهداف بازاریابی و فروش است.
اما اگر بخواهیم به طور کاملتر توضیح دهیم، باید بگوییم که بازاریابی در شبکه های اجتماعی به معنای استفاده از بسترهای اجتماعی برای برقراری ارتباط با مخاطبان، مارک تجاری، افزایش فروش و حتی افزایش بازدید وب سایت است. در این سیستم، شما درگیر انتشار بهترین مطالب گوش دادن به نظرات مخاطبان و تعامل با آن ها، تجزیه و تحلیل نتایج و اجرای کمپین های تبلیغاتی هستید.
مهمترین رسانه های اجتماعی که این روزها بسیار مورد استفاده قرار می گیرند، شامل فیس بوک اینستاگرام، توییتر، LinkedIn ، Pinterest ، YouTube و Snapshot است.
مزایا و اهمیت بازاریابی شبکه های اجتماعی
بدون شک، همان طور که ساعت ها در شبکه های مختلف اجتماعی می گذرانید، کاربران بسیاری نیز هستند که کم و بیش در این سیستم عامل های اجتماعی حضور دارند. در عین حال، تمام هدف این رسانه ها برقراری ارتباط و تعامل بیشتر و از دو طریق است که باعث افزایش اثربخشی محتوای شما و فرآیندهای بازاریابی می شود.
به همین دلیل، حضور مشاغل در شبکه های اجتماعی بسیار مهم است. اما هر برند باید متناسب با ماهیت شغل، مخاطبان هدف و بسیاری موارد دیگر، زمینه مورد نظر خود را انتخاب کند.
مزایای مهم بازاریابی در شبکه های اجتماعی
همان طور که گفتیم، حضور و بازاریابی در شبکه های اجتماعی بسیار مهم است. بنابراین، انتخاب این روش می تواند مزایای مهمی داشته باشد که در زیر ذکر شده است:
- افزایش آگاهی از برند
- تولید سرنخ های با کیفیت
- نرخ تبدیل را بهبود می بخشد.
- برقراری روابط عمیق، طولانی مدت و دو طرفه با مخاطبان
- می توان رقبا را تجزیه و تحلیل کرد و از آن ها آموخت.
- افزایش ترافیک ورودی برای سایت
- اثربخشی سئو و بهبود رتبه بندی موتور جست و جو
- دریافت اطلاعات از مخاطبان و دنبال کنندگان
- وفاداری مشتری را افزایش می دهد.
- ارزش افزوده ایجاد می کند.
- اعتبار نام تجاری را بهبود می بخشد.
- هزینه و اثربخشی خوب دارد.
- رهبری بازار و رهبری فکری
- می توانید یک منبع محتوایی شوید.
- رفتار مشتری آنالیز می شود.
- راه اندازی امور و پشتیبانی مشتری امکان پذیر می شود.
- انسان سازی برند
کلام آخر
گفتیم که در جهان امروز، اگر بگوییم که روش های سنتی تبلیغات در حال از دست دادن کارایی خود هستند، اغراق نکرده ایم. اما جایگزین آن چیست؟ دیجیتال مارکتینگ و زیرشاخه های دیجیتال مارکتینگ
نا گفته پیداست که در تمام بخش های این مقاله سعی شد تا اهمیت دیجیتال مارکتینگ به خوبی برای شما ترسیم گردد. همچنین برای آشنایی بهتر با آن نیز، زیرشاخه های دیجیتال مارکتینگ را لیست کرده و هر یک را به اختصار توضیح دادیم.
در پایان امیدواریم تا به هدف خود از مراجعه به نوشتار زیرشاخه های دیجیتال مارکتینگ، دست پیدا کرده باشید.